حافظ شیرازی
زاهد از کوچه رندان بسلامت بگذر
تاخرابت نکند صحبت بدنامی چند
عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
ای گدایان خرابات خدا یار شماست
چشم انعام ندارید ز انعامی چند
پیر میخانه چه خوش گفت بدردی کش خویش
که مگو حال دل سوخته با خامی چند
تاخرابت نکند صحبت بدنامی چند
عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
ای گدایان خرابات خدا یار شماست
چشم انعام ندارید ز انعامی چند
پیر میخانه چه خوش گفت بدردی کش خویش
که مگو حال دل سوخته با خامی چند